ترجمه مقاله

وشت

فرهنگ فارسی عمید

خوب؛ خوش؛ نیکو: ◻︎ گفت ریشت شد سپید از حال گشت / خوی زشت تو نگردیده‌ست وشت (مولوی۱: ۹۹۰).
ترجمه مقاله