پایین
فرهنگ فارسی عمید
۱. ویژگی جایی یا چیزی که در ارتفاع پَستتر قرار دارد: دِهِ پایین.
٢. ویژگی جایی یا چیزی که در امتداد شمال به جنوب قرار دارد: محلهٴ پایین.
٣. آهسته: صدای پایین.
٤. کمدامنه: بردِ پایین.
٥. [مجاز] کم: دمای پایین، قیمت پایین.
٦. (اسم) آن قسمت از چیزی که در زیر دیگری واقع است: پایین شلوار، پایین چاه.
٧. (اسم) جایی یا چیزی که در ارتفاع پَستتر قرار دارد: پایین شهر.
٨. (اسم) جایی یا چیزی که در امتداد شمال به جنوب قرار دارد: پایینِ خیابان.
٩. (اسم) [مجاز] قسمتی از اتاق که به در نزدیکتر است.
١٠. (قید) زیر.
٢. ویژگی جایی یا چیزی که در امتداد شمال به جنوب قرار دارد: محلهٴ پایین.
٣. آهسته: صدای پایین.
٤. کمدامنه: بردِ پایین.
٥. [مجاز] کم: دمای پایین، قیمت پایین.
٦. (اسم) آن قسمت از چیزی که در زیر دیگری واقع است: پایین شلوار، پایین چاه.
٧. (اسم) جایی یا چیزی که در ارتفاع پَستتر قرار دارد: پایین شهر.
٨. (اسم) جایی یا چیزی که در امتداد شمال به جنوب قرار دارد: پایینِ خیابان.
٩. (اسم) [مجاز] قسمتی از اتاق که به در نزدیکتر است.
١٠. (قید) زیر.