ترجمه مقاله

پذیر

فرهنگ فارسی عمید

۱. = پذیرفتن
۲. پذیرنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پوزش‌پذیر، درمان‌پذیر، علاج‌پذیر، پندپذیر.
ترجمه مقاله