پذیره
فرهنگ فارسی عمید
۱. قبول؛ پسند.
۲. [قدیمی] پیشواز؛ استقبال.
〈 پذیره شدن:
۱. (مصدر لازم) [قدیمی] جلو رفتن؛ پیشواز کردن.
۲. (مصدر متعدی) پذیرفتن؛ قبول کردن.
۲. [قدیمی] پیشواز؛ استقبال.
〈 پذیره شدن:
۱. (مصدر لازم) [قدیمی] جلو رفتن؛ پیشواز کردن.
۲. (مصدر متعدی) پذیرفتن؛ قبول کردن.