ترجمه مقاله

پرده در

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که راز دیگری را فاش کند و او را رسوا و بی‌آبرو سازد: ◻︎ اشک من گر ز غمت سرخ برآمد چه عجب / خجل از کردهٴ خود پرده‌دری نیست که نیست (حافظ: ۱۶۴).
۲. بی‌شرم.
۳. گستاخ.
ترجمه مقاله