ترجمه مقاله

پرستنده

فرهنگ فارسی عمید

۱. پرستش‌کننده؛ عبادت‌کننده؛ بندگی‌کننده.
۲. [قدیمی] بنده؛ غلام.
۳. [قدیمی] خدمتکار.
۴. [قدیمی] دوست‌دارنده.
ترجمه مقاله