ترجمه مقاله

پرهیز

فرهنگ فارسی عمید

۱. = پرهیزیدن
۲. (اسم مصدر) حذر؛ احتراز؛ اجتناب.
۳. (اسم مصدر) خویشتن‌داری؛ خودداری از انجام دادن کاری یا خوردن چیزی که ضرر داشته باشد.
۴. (اسم مصدر) خودداری از حرام.
⟨ پرهیز جستن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ پرهیز کردن
⟨ پرهیز شکستن: (مصدر لازم) ترک پرهیز کردن.
⟨ پرهیز کردن: (مصدر لازم)
۱. دوری کردن از کاری یا چیزی.
۲. خودداری کردن از خوردن بعضی خوراکی‌ها.
ترجمه مقاله