ترجمه مقاله

پندش

فرهنگ فارسی عمید

پنبۀ زده‌شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند؛ گلولۀ پنبۀ حلاجی‌کرده؛ غنده؛ پنجک.
ترجمه مقاله