پیشرو
فرهنگ فارسی عمید
۱. پیشوا؛ راهنما.
۲. کسی که جلو برود و دیگران از عقب او حرکت کنند؛ پیشرونده: ◻︎ همچنان میشدند در تکوتاب / پسرو آهسته، پیشرو بهشتاب (نظامی۴: ۶۷۰).
۳. (موسیقی) [قدیمی] نوعی تصنیف بدون شعر که حکم پیشدرآمد یا آواز ضربی را داشته است.
۲. کسی که جلو برود و دیگران از عقب او حرکت کنند؛ پیشرونده: ◻︎ همچنان میشدند در تکوتاب / پسرو آهسته، پیشرو بهشتاب (نظامی۴: ۶۷۰).
۳. (موسیقی) [قدیمی] نوعی تصنیف بدون شعر که حکم پیشدرآمد یا آواز ضربی را داشته است.