ترجمه مقاله

پیشیار

فرهنگ فارسی عمید

۱. = پیشاب
۲. قاروره که پیشاب بیمار را در آن کنند و نزد طبیب ببرند: ◻︎ بر روی پزشک زن میندیش / چون بود درست پیشیارت (لبیبی: شاعران بی‌دیوان: ۴۸۷).
ترجمه مقاله