چاتمه
فرهنگ فارسی عمید
وضع و شکل چند تفنگ که ته آنها را با اندکی فاصله از هم به زمین بگذارند و سر آنها را به هم تکیه بدهند که به شکل مخروط درآید.
〈 چاتمه زدن: (مصدر متعدی) (نظامی)
۱. چیدن تفنگها به شکل چاتمه.
۲. (مصدر لازم) توقف عدهای قراول در یک محل.
〈 چاتمه زدن: (مصدر متعدی) (نظامی)
۱. چیدن تفنگها به شکل چاتمه.
۲. (مصدر لازم) توقف عدهای قراول در یک محل.