چاره سگالفرهنگ فارسی عمیدچارهسگالنده؛ چارهاندیش؛ چارهجو: ◻︎ چو عاجز شود مرد چارهسگال / ز بیچارگی درگریزد به فال (نظامی۵: ۸۷۴).