ترجمه مقاله

چال

فرهنگ فارسی عمید

۱. اسبی که موهای سرخ‌وسفید درهم‌آمیخته داشته باشد.
۲. = کبک: ◻︎ وگر به بلخ زمانی شکار چال کند / بیاکند همه وادیش را به بط و به چال (عماره: ۳۵۹).
ترجمه مقاله