چرامین
فرهنگ فارسی عمید
۱. چراگاه؛ علفزار؛ جای چریدن حیوانات علفخوار.
۲. کاه.
۳. علف: ◻︎ چو حیوانیست مانده در بیابان / ز بخت بد نه آب و نه چرامین (شمس فخری: لغتنامه: چرامین)
۲. کاه.
۳. علف: ◻︎ چو حیوانیست مانده در بیابان / ز بخت بد نه آب و نه چرامین (شمس فخری: لغتنامه: چرامین)