ترجمه مقاله

چر

فرهنگ فارسی عمید

۱. = چریدن
۲. چرنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): علف‌چر.
۳. غذا خوردن انسان؛ چشیدن و خوردن انواع خوردنی‌ها.
ترجمه مقاله