چشمه سارفرهنگ فارسی عمید۱. زمینی که در آن چشمۀ بسیار باشد؛ چشمهزار.۲. چشمه: ◻︎ پدید آمد چو مینو مرغزاری / در او چون آب حیوان چشمهساری (نظامی۲: ۱۴۶).