چشم گشتهفرهنگ فارسی عمیدکجچشم؛ چپچشم؛ کجبین؛ لوچ؛ احول: ◻︎ هجا کردهست پنهان شاعران را / قریع آن کور ملعون چشمگشته (عسجدی: لغتنامه: چشمگشته).