چشکفرهنگ فارسی عمید۱. افزون؛ بیش: ◻︎ خرد چون شود کمتر و کام چشک / چنان دان که دیوانه گردد پچشک (فردوسی: لغتنامه: چشک).۲. غالب.۳. (اسم مصدر) افزونی؛ فراوانی.۴. (اسم مصدر) برتری.