چغلی
فرهنگ فارسی عمید
۱. سخنچینی؛ نمامی.
۲. شکایت.
〈 چغلی کردن: (مصدر لازم) [عامیانه] گزارش دادن خبط و خطای کسی به شخص بالاتر از او یا شکایت کردن از عمل او.
۲. شکایت.
〈 چغلی کردن: (مصدر لازم) [عامیانه] گزارش دادن خبط و خطای کسی به شخص بالاتر از او یا شکایت کردن از عمل او.