چلبله
فرهنگ فارسی عمید
۱. شتاب؛ اضطراب؛ بیقراری.
۲. (صفت) شتابزده و مضطرب: ◻︎ ای ز نور رای تو خورشید رخشان در حجاب / وای ز جود دست تو ابر بهاری چلبله (ظهیرالدین فاریابی: رشیدی: چلبه).
۲. (صفت) شتابزده و مضطرب: ◻︎ ای ز نور رای تو خورشید رخشان در حجاب / وای ز جود دست تو ابر بهاری چلبله (ظهیرالدین فاریابی: رشیدی: چلبه).