چمینفرهنگ فارسی عمید۱. بول؛ شاش؛ کمیز.۲. غایط؛ پلیدی.۳. سرگین: ◻︎ بلبلان را جای میزیبد چمن / مر جعل را در چمین خوشتر وطن (مولوی: ۲۶۹).