چندین
فرهنگ فارسی عمید
۱. عدد مجهول، نامعین و بیشتر از چند.
۲. مقدار و تعداد زیاد.
۳. این اندازه؛ این همه: ◻︎ عجب نیست بر خاک اگر گل شکفت / که چندین گلاندام در خاک خفت (سعدی۱: ۱۹۴).
۲. مقدار و تعداد زیاد.
۳. این اندازه؛ این همه: ◻︎ عجب نیست بر خاک اگر گل شکفت / که چندین گلاندام در خاک خفت (سعدی۱: ۱۹۴).