چهاربیخ
فرهنگ فارسی عمید
۱. (زیستشناسی) ریشۀ کاسنی یا خطمی، کبر، کرفس، و رازیانه؛ چهارریشه.
۲. (زیستشناسی) درختی که ریشههای ستبر و محکم داشته باشد.
۳. [قدیمی، مجاز] چهارعنصر.
۲. (زیستشناسی) درختی که ریشههای ستبر و محکم داشته باشد.
۳. [قدیمی، مجاز] چهارعنصر.