ترجمه مقاله

چین

فرهنگ فارسی عمید

تا و شکن در پارچه، لباس، پوست بدن، مو، پوستۀ زمین، یا چیز دیگر؛ تا؛ شکن؛ شکنج؛ چروک.
⟨ چین آوردن: (مصدر لازم) = ⟨ چین افتادن
⟨ چین افتادن: (مصدر لازم) به‌وجود آمدن تا و شکن در چیزی.
⟨ چین انداختن: (مصدر لازم) = ⟨ چین دادن
⟨ چین برداشتن: (مصدر لازم) = ⟨ چین افتادن
⟨ چین خوردن: (مصدر لازم) = ⟨ چین افتادن
⟨ چین دادن: (مصدر متعدی) به‌وجود آوردن تا و شکن در چیزی.
ترجمه مقاله