ترجمه مقاله

ژی

فرهنگ فارسی عمید

۱. جایی که آب در آن جمع می‌شود؛ آبگیر؛ تالاب: ◻︎ می‌ستان اکنون بدانگه کاین زمین همچون ستی / آب چون مهتاب و بر ماهی چو زندان گشته ژی (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۹۱).
۲. استخر.
۳. جوی.
ترجمه مقاله