ترجمه مقاله

ژیان

فرهنگ فارسی عمید

۱. خشم‌آلود؛ خشمگین؛ خشمناک؛ تندخو.
۲. درنده: ◻︎ سگِ کیست روباه نازورمند / که شیر ژیان را رساند گزند (نظامی۵: ۸۲۴)، ◻︎ مورچگان را چو بُوَد اتفاق / شیر ژیان را بدرانند پوست (سعدی: ۱۲۴).
ترجمه مقاله