کارآزمودگیفرهنگ فارسی عمیدعمل کارآزموده؛ کارآزموده بودن: ◻︎ ز تدبیر پیر کهن برمگرد / که کارآزموده بُوَد سالخورد (سعدی۱: ۷۴).