کاروانگاه
فرهنگ فارسی عمید
۱. جای کاروان؛ محل اقامت کاروان؛ کاروانسرا.
۲. [مجاز] دنیا: ◻︎ چرا دل بر این کاروانگه نهیم / که یاران برفتند و ما بر رهیم (سعدی۱: ۱۸۸).
۲. [مجاز] دنیا: ◻︎ چرا دل بر این کاروانگه نهیم / که یاران برفتند و ما بر رهیم (سعدی۱: ۱۸۸).