ترجمه مقاله

کارگزار

فرهنگ فارسی عمید

١. انجام‌دهندۀ کار.
٢. کسی که از طرف دیگری کاری را اداره می‌کند.
٣. واسطۀ دادوستد یا انجام یافتن کاری.
٤. مٲمور دولت یا حکومت.
٥. نمایندۀ یک مؤسسه یا شرکت در شهر دیگر.
ترجمه مقاله