ترجمه مقاله

کافتن

فرهنگ فارسی عمید

۱. شکافتن؛ چاک دادن: ◻︎ سپاه آن صدف‌ها همی‌کافتند / به‌خروار درّ هر کسی یافتند (اسدی: ۱۲۵).
۲. سوراخ کردن.
۳. کندن؛ حفر کردن.
ترجمه مقاله