ترجمه مقاله

کبه

فرهنگ فارسی عمید

۱. برآمدگی چیزی.
۲. هر‌چیزی که روی هم ریخته و از زمین برآمده باشد، مانند کپۀ خاک.
۳. [قدیمی] شاخ حجامت.
ترجمه مقاله