کج
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مقابلِ راست] اریب.
۲. بهصورت نادرست.
۳. [مجاز] دارای انحراف اخلاقی.
۴. [قدیمی، مجاز] باطل.
〈 کج داشتن: (مصدر متعدی) کج نگه داشتن ظرف یا چیز دیگر.
۲. بهصورت نادرست.
۳. [مجاز] دارای انحراف اخلاقی.
۴. [قدیمی، مجاز] باطل.
〈 کج داشتن: (مصدر متعدی) کج نگه داشتن ظرف یا چیز دیگر.