کسکنفرهنگ فارسی عمیدنوعی گرز که سرش را با زنجیر یا تسمه به دسته وصل میکردند: ◻︎ یلان را نرم گشت از گرز گردن / نهاده سر به سینه همچو کسکن (وحشی: ۳۸۳).