کشخانفرهنگ فارسی عمیدکشیخان؛ مرد بیغیرت؛ دیوث: ◻︎ تا نگویی چو شعر برخوانم / کاین چه بسیار گوی کشخانیست (مسعودسعد: ۸۲).