ترجمه مقاله

کشش

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مجاز] جذابیت.
۲. کشیدن؛ حمل کردن.
۳. (اسم) (فیزیک) نیرویی که به‌وسیلۀ جسم در حال کشیده شدن بر تکیه‌گاه خود وارد می‌شود.
۴. [مجاز] تمایل عاطفی؛ گرایش.
۵. [مجاز] ظرفیت پذیرش؛ تحمل.
۶. امتداد دادن: کشش صدا.
۷. [قدیمی، مجاز] تلاش.
ترجمه مقاله