ترجمه مقاله

کله

فرهنگ فارسی عمید

۱. پرده.
۲. سراپرده.
۳. روپوش.
۴. پشه‌بند.
⟨ کله بستن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. پرده کشیدن.
۲. خیمه بستن؛ خیمه زدن: ◻︎ درون خرگه از بوی خجسته / بخور عود و عنبر کله بسته (نظامی‌۲: ۱۵۶)، ◻︎ می‌دمد صبح و کله بست سحاب / الصبوح الصبوح یا اصحاب (حافظ: ۴۲).
⟨ کلهٴ خضرا: [قدیمی، مجاز] آسمان.
⟨ کلهٴ نیلوفری: [قدیمی، مجاز] آسمان.
ترجمه مقاله