ترجمه مقاله

کم سو

فرهنگ فارسی عمید

۱. کم‌نور؛ کم‌روشنایی.
۲. ویژگی چشمی که دیدش ضعیف است: چشم‌های مادربزرگم کم‌سو بود.
ترجمه مقاله