ترجمه مقاله

کناره جو

فرهنگ فارسی عمید

کناره‌گیر؛ آن‌که دوری جوید: ◻︎ با می‌ به کنار جوی می‌باید بود / وز غصه کناره‌جوی می‌باید بود (حافظ: ۱۱۰۹).
ترجمه مقاله