کنبورهفرهنگ فارسی عمید۱. مکر؛ فریب؛ نیرنگ؛ دستان: ◻︎ دستگاه او نداند کز چه روی / تنبل و کنبوره در دستان اوی (رودکی: ۵۴۰).۲. غوغا؛ همهمه.