ترجمه مقاله

گاشتن

فرهنگ فارسی عمید

گرداندن؛ برگردانیدن: ◻︎ عنان را بپیچید و بر‌گاشت اسب/ برآمد ز لشکر یکی های‌هوی (فردوسی: ۱/۱۴۳).
ترجمه مقاله