ترجمه مقاله

گراز

فرهنگ فارسی عمید

۱. (زیست‌شناسی) پستانداری قوی، با جثۀ سنگین، پوست ضخیم، پوزۀ مخروطی، و دو دندان دراز که از طرفین دهانش بیرون آمده که آلت دفاعی او است؛ ساد؛ خوک وحشی.
۲. (صفت) [قدیمی، مجاز] شجاع؛ دلیر؛ دلاور: ◻︎ دور سپهر مثل تو هرگز نیاورد / از هفت‌پشت پهلو پیل‌افکن و گراز (عمید لوبکی: مجمع‌الفرس: گراز).
ترجمه مقاله