ترجمه مقاله

گران جسم

فرهنگ فارسی عمید

۱. سنگین؛ سنگین‌وزن.
۲. [قدیمی، مجاز] بیمار یا سال‌خورده که زمین‌گیر باشد؛ گران‌تن.
ترجمه مقاله