گردون شکاف
فرهنگ فارسی عمید
۱. شکافندۀ آسمان.
۲. آنکه فضا را بشکافد و به آسمان برسد.
۳. [مجاز] آنچه صدایش به آسمان برسد: ◻︎ ز غرّیدن کوس گردونشکاف / زمین را در افکند پیچش به ناف (نظامی: لغتنامه: گردونشکاف).
۲. آنکه فضا را بشکافد و به آسمان برسد.
۳. [مجاز] آنچه صدایش به آسمان برسد: ◻︎ ز غرّیدن کوس گردونشکاف / زمین را در افکند پیچش به ناف (نظامی: لغتنامه: گردونشکاف).