ترجمه مقاله

گری

فرهنگ فارسی عمید

۱. پیمانه؛ کیل؛ پنگان.
۲. گز؛ جریب: ◻︎ زآنکه امثال مرا بی‌شاعری بسیار داد / کاخ‌های چار‌پوشش باغ‌های چل‌گری (انوری: ۴۵۶).
۳. گره.
ترجمه مقاله