ترجمه مقاله

گریبان گیر

فرهنگ فارسی عمید

۱. آن که گریبان کسی را بگیرد؛ گیرندۀ گریبان.
۲. [مجاز] کاری که بر عهدۀ شخصی بیفتد.
ترجمه مقاله