گزیرفرهنگ فارسی عمید۱. پاکار؛ پیشکار.۲. داروغه؛ عسس: ◻︎ گزیری به چاهی درافتاده بود / که از هول او شیر نر ماده بود (سعدی۱: ۶۲).