ترجمه مقاله

گستاخ

فرهنگ فارسی عمید

۱. بی‌ادب.
۲. [قدیمی] نترس؛ جسور؛ دلیر؛ بی‌پروا.
⟨ گستاخ آمدن: (مصدر لازم) [قدیمی] اظهار گستاخی‌ کردن؛ بی‌پروایی نمودن.
ترجمه مقاله