ترجمه مقاله

گشتن

فرهنگ فارسی عمید

۱. گردیدن؛ شدن.
۲. (مصدر لازم) گردش‌ کردن.
۳. (مصدر لازم) [قدیمی] منحرف شدن؛ گمراه شدن.
ترجمه مقاله