گنبد
فرهنگ فارسی عمید
سقف یا ساختمان بیضیشکل که غالباً با آجر بر فراز معابد و مساجد و یا قبور و آرامگاهها میسازند.
〈 گنبد کبود (لاجوردی): [قدیمی، مجاز] آسمان.
〈 گنبد گل: [قدیمی، مجاز] غنچۀ گل.
〈 گنبد طارونی: [قدیمی، مجاز] آسمان: ◻︎ ای گردگرد گنبد طارونی / یکبارگی بدین عجبی چونی؟ (ناصرخسرو: ۳۸۱).
〈 گنبد کبود (لاجوردی): [قدیمی، مجاز] آسمان.
〈 گنبد گل: [قدیمی، مجاز] غنچۀ گل.
〈 گنبد طارونی: [قدیمی، مجاز] آسمان: ◻︎ ای گردگرد گنبد طارونی / یکبارگی بدین عجبی چونی؟ (ناصرخسرو: ۳۸۱).