ترجمه مقاله

گیج

فرهنگ فارسی عمید

۱. سرگشته؛ حیران.
۲. کم‌هوش.
⟨ گیج‌وگنگ: (صفت) [عامیانه] حیران؛ سرگشته.
⟨ گیج‌و‌ویج: (صفت) [عامیانه] سرگشته؛ حیران.
ترجمه مقاله